صباصبا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

روزهاي ما

دوستت دارم

وقتي شبها دستهايت را به دور گردنم حلقه مي كني و گرمي نفس هايت به موهايم آرامش مي دهد، مي خواهم كه تا ابد در اين آرامش بمانم و فقط تو باشي و من و ديگر هيچ. دختركم به خاطر آفرينش دوباره دنيايم دوستت دارم
5 خرداد 1392

براي خودم

بهارك مادر ديشب وقتي دستم رو بوسيدي و خوابيدي گرماي لبات آتشي به جان و روحم زد كه برايم باوركردني نبود. توي همون چند دقيقه اي كه كنارت خشكم زده بود تا روزهاي دوري رفتم و برگشتم به مهد رفتنت به مدرسه رفتنت به دانشگاه و ازدواجت حتا نمي دونم وقتي اين قدر بزرگ بشي كه خودت مادر بشي به چي فكر مي كني چي كار مي كني يعني من تحمل دوري تو رو خواهم داشت ؟ يعني من جرات گذاشتن دستهاي مهربونت رو توي دستاي كس ديگه اي را دارم ساعت ها براي تنهايي ام اشك ريختم و ديدم كه چه قدر خودخواهم
2 خرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به روزهاي ما می باشد